من میتوانم
سلام امروز 28 امه یه روز غیبت داشتم ولی خب قرار نیست که هروز بنویسم منم کار و زندگی دارم اصلا اعصاب ندارم چون دندونام و پر کردم الانم دندونپزشکی و تو صف انتظارم و خیلیم درد داشت . هزینه هاش که نجومیه هیچ دردشم غیرقابل تحمله تازه یه عقلمم هنوز نکشیدم به هر حال امیدوارم برین دندونپزشکی تا بفهمید من چی میگم ????????والا بخدا خب دیگه حرفی ندارم چون نمیتونم صحبت کنم بای بای ?????????????????????????? امروز تولد وبلاگی من هست و یه روز خاصه برام چون میتونم آثارمو جایی به اشتراک بذارم که بقیه میخونن و میتونیم تبادل نظر کنیم راستش برای من خیلی مهمه که موضوع نویسندگیم چی باشه یه مقاله ساده یا حتی داستان کوتاه یا یه خاطره خسته کننده شاید خیلی تکراری باشه اما برای شروع گزینه خوبیه راستش من اولین داستانی که نوشتم سوم دبستان بود ولی همیشه دلم میخواست جایی باشه که بتونم نظرات بقیه رو در مورد کارهام بفهمم . لطفااگر در مورد نویسندگی و انتخاب موضوع نظری دارید در بخش نظرات منتظرتون هستم . با احترام شاگرد کوچک وبلاگی شما والا !!!!
سلام به خانواده بزرگ پارسی بلاگ
که خودمم دقیقا محتواش یادم نیست بعد یه فیلمنامه برای تئاتر برای مدرسه به کارگردانی خودم نوشتم و حتی گریم بازیگراهم باخودم بود .